اعراب جاهلي اعتقاد داشتند شترپيري كه نه قدرت باربري دارد ونه گوشت آن قابل خوردن است براي صاحب خود نكبت و بد بختي مي آورد، به همين دليل گوش چپ اين نوع شترها را معمولا قطع مي كردند ودر بيابانها رها مي ساختند.
اعراب " بدوي" وبيابان گرد معمولا با مشاهده گوش بريده اين شتر از اين حيوان دور مي شدند، زيرا آن را بد يمن مي دانستند.
امروز كه جهان، هزاره سوم خود را با عصر انفجار اطلاعات وتكنولوژي پيشرفته شروع كرده، بقاي حكومتهاي ديكتاتوري در چنين جهاني قابل قبول نيست .
سقوط ديكتاتور خون آشامي مانند صدام در عراق ورويكرد جديد برخي رهبران عرب نسبت به مسائل سياسي وجوان گرايي در حكومت هاي منطقه از پيامدهاي حتمي اين هزاره است .
به همين دليل "جرج بوش" رئيس جمهوري آمريكا طرح " خاورميانه بزرگ " را با هدف تغيير ساختار حكومتي برخي كشورهاي عرب ارائه داد.
بر اساس اين طرح ، آمريكا از سران كشورهاي عرب خاورميانه خواسته است تا اصلاحات سياسي لازم را در ساختار حكومت هاي خود به عمل آورند ودموكراسي را در جوامع خود گسترش دهند.
ادعاي آمريكا اين است كه پديده تروريسم امنيت ملي آمريكا وغرب را تهديد مي كند واين به دليل فضاي بسته وغير دموكراتيك كشورهاي عربي شكل گرفته است .
جرج بوش رئيس جمهوري آمريكا در سخنراني خود در 26 فوريه گذشته (7 اسفند) در مركز مطالعات " اينتر پرايز" واشنگتن، كشورهاي عربي را به 3 دسته مختلف تقسيم كرد.
كشورهاي مخالف اصلاحات ، كشورهاي حامي تروريسم و كشورهاي دوست آمريكا كه امكان برقراري دموكراسي در آنها وجود دارد .
از نظر جرج بوش ، تغيير ساختار حكومتي كشورهاي عرب بايد به شيوه كشورهاي بلوك شرق پس ازفرو پاشي اتحاد جماهير شوروي سابق، صورت گيرد.
در مقابل، بوش وعده داد در صورتي كه كشورهاي عرب خاورميانه دست به اصلاحات سياسي بزنند و دموكراسي را در جوامع خود نهادينه كنند ، تسهيلات لازم را براي ورود اين نوع كشورها به سازمان تجارت جهاني و ايجاد يك فراكسيون تجاري مشترك با كشورهاي بلوك شرق فراهم نمايد.
پيش نويس طرح آمريكا اخيرا در اختيار وزراي امور خارجه كشورهاي عرب قرار گرفت وهر يك از اين كشورها نسبت به اين طرح واكنش منفي از خود نشان دادند.
مخالفت اعراب با اين طرح به دليل دخالت آمريكا در مسائل داخلي آنان نيست، بلكه اساسا از نظر رهبران سنتي عرب، به همان اندازه كه شتر سرگردان در دوران جاهلي، براي صاحب خود بد يمن است، دموكراسي نيز براي حكومت هاي آنان شوم ونامبارك است .
شايد ظهور پديده تروريسم در خاورميانه را مي توان ناشي از وجود سيستم بسته وغير دموكراتيك در كشورهاي عربي دانست، زيرا وقتي راه هرگونه گفتگو وتفاهم ميان ملت وحاكم بسته باشد، گروه هاي ناراضي در آن جامعه، به ناچار به خشونت متوسل مي شوند.
حكومت هاي عرب كه اغلب موروثي هستند و بر اساس يك ساختار قبيله اي بنا شده اند از يك بيماري مزمن به نام " درون گرايي سياسي"رنج مي برند.
مخالفت اين نوع حكومت ها با بر قراري يك سيستم حكومتي مردمسالار بر اساس اراده اكثريت ملت عراق ونگاه انتقاد آميز برخي رهبران عرب به دموكراسي موجود درجمهوري اسلامي، ناشي از اين بيماري مزمن است.
تغيير ديكتاتور عراق وسرنگوني رژيم خونخوارصدام كه بر اصل طايفه سالاري بنا شده بود، مي بايست براي حكام عرب عبرت انگيز باشد، زيرا وجود دهها دستگاه امنيتي وزندانهاي مخوف ، نتوانستند ديكتاتور بغدا د را از سقوط نجات دهند .
آمار غير رسمي موجود نشان مي دهد كه 60 در صد از در آمد سرانه ملي كشورهاي عرب به تقويت بنيه نظامي و خريد آخرين تجهيزات شكنجه وضد شورش واحداث زندان هاي مخوف اختصاص مي يابد.
اما آيا اين ابزارها قادر خواهند بود در دراز مدت حكومت هاي عربي را از فرو پاشي نجات دهد؟.
مسلما پاسخ اين سوال منفي است زيرا دير يا زود اين شتر سرگردان و بد يمن در برابر كاخ هاي حكام كشورهاي عرب زانو خواهد زد وچه بهتر كه اين حكام، دموكراسي ومردمسالاري ديني موجود در ايران كه تجربه 25 ساله اي را پشت سر گذاشته ،الگوي حكومت هاي خود قرار دهند.
در هر حال طرح خاور ميانه بزرگ كه شباهت زيادي به طرح " مارشال " آمريكا پس ازجنگ دوم جهاني دارد ،در صورت پيروزي مجدد " جرج بوش" در انتخابات رياست جمهوري آينده ، به مرحله اجرا در خواهد آمد.
طرح اقتصادي مارشال هر چند كشورهاي غربي را از سقوط در دامان شوروي سابق نجات داد، اما به اعتقاد بوش طرح خاور ميانه بزرگ،آ مريكا وغرب ونيز كشورهاي عربي را در برابر پديده تروريسم مصون مي سازد.
اين طرح اگر چه با ساختار سنتي جوامع عربي همخواني ندارد اما به دليل عدم درك واقعي رهبران عرب از ضرورت هاي موجود در جهان ، بر اين كشورها تحميل خواهد شد واين گونه رهبران ناچار به پذيرش آن خواهند شد.
نظر شما